تاریخچه روانشناسی
تاریخچه روانشناسی
علم روانشناسی در سال 1879 ظهور کرد و ویلهلم وونت اوین آزمایشگاه روانشناسی را در شهر لایپزیک آلمان بنا نهاد ،
مطالعه روح ، روان یا عملکرد ذهن ، تاریخ بسیار طولانی دارد و حتی میتوان گفت که به همراه خلقت انسان به وجود آمده است .
همه فلاسفه ، نویسندگان و پزشکان قدیم به نوعی درباره رفتار انسنا سخن گفته اند .
بنابراین ، برای تهیه تاریخ روانشناسی ، لازم است به ظهور وگسترش فلسفه ، ادبیات ، پزشکی وسایرعلوم در عهد قدیم اشاره کرد . این کار نیاز به تهیه کتاب جداگانه ای تحت عنوان تاریخ روانشناسی دارد و کتابهایی نیز در این زمینه نوشته شده است .دو قرن 19 و 20 مهمترین زمان روانشناسی :
در اوایل قرن 19 ، رشد علوم و انقلاب صنعتی ریا، نیازهای اجتماعی زیادی رو به وجود میآورد :
بهداشت عمومی ، تحصیل کودکان ، روابط انسانی مناسب به منظور افزایش تولید و .... در این دوره انقلابهای سیاسی به وقوع پیوست و در خیلی از کشور ها نظامهای پادشاهی برچیده شده می شود ، انسانها جرات می یابند تا خودرا از زیر سلطه پادشاهان و فرقه ها رها سازند ، به حقوق بنیادی خود ، مثل حق سلامت ، حق مسکن و حق مواظبت از خود و از دیگران برسند .
برای مشاهده ادامه مطلب کیلیک کنید :
درادبیات ژان ژاک روسو بی عدالتیهای اجتماع را فاش می سازد ؛ ویکتورهوگو رمانتیسم را به اوج شکوفایی می رساند و مارکس وانگلس کتابهایی منتشر میکنند . خلاصه این که در فاصله دو قرن 19 و 20 امیال ، آرزوها و رفتار های انسان درتمام جبهه ها و به شیوه های مختلف بیان میشود .
درآلمان وبر درباره احساس بینایی و آستانه کار می کند و در نتیجه قانون وبر و مفهوم کمترین تفاوت محسوس به وجود می آید .
فیخنر کارهای وبر را دنبال میکند وسایکو فیزیک را پی میریزد : چیزی که آن را نظریه روابطروان جسم می نامد وونت شاگرد فیخنر همان طور که اشاره کردیم اولین آزمایشگاه روانشناسی روش توصیفی را کنار می گذارد تا به صورت علم تجربی درآید .
درآمریکا ویلیام جیمز تصمیم می گیرد به آلمان برود و جزء شاگردان وونت درآید . جیمز نیز مثل وونت آگاهی یا هوشیاری را تحت بررسی آزمایشگاهی قرار می دهد و درباره هیجانها نظریه ای عنوان می کند که در آن تجربه های هیجانی به صورت آگاهی یافتن از دگرگونیهای فیزیولوژیک تعریف می شود .
جیمز روانشناسی را در همه جای آمریکا می برد هدف آن مشخص می کند و موضوعهایی تحقیقی زیادی ارائه می دهد : هوش ، هیجان ، نگرش ، زمان واکنش ها و ... گسترش آن در فرانسه به وسیله بروکا و شارکو روشهای مشاهده افراد هیستیریک و بیماران روانی را به وجود می آورد . او شاگردان زیادی را تربیت میکند که اولی ریبو بود روانشناسی آزمایشی را در فرانسه پی میریزد و بینه که به رشد کودک و مطالعه هوش علاقه من میشود .
در اتریش فروید به روانشناسی بالینی و دقیقا به معالجه نوروزها روی می آورد . او به خاطر شیوه خاصی که در مطالعه رفتار به کار می برد از بقیه متمایز می شود . و پژوهش گران دیگر چون پاولف در روسیه فعالیتهای عصبی و بازتاب را به شیوه ای خاص مطالعه می کندد و مانند فروید روانشناسی را جهت می دهد .
اوایل قرن 20 روانشناسی با پیشینه قوی شروع به کار می کند در آلمان با وونت در فرانسه با شارکو و ریبو درآمریکا با جیمز در اتریش با فروید ودر روسیه با پالوف .
